جدول جو
جدول جو

معنی مریض خانه - جستجوی لغت در جدول جو

مریض خانه
بیمارستان بیمارستان دارالشفا: میرزا علی اکبر حکیمباشی مریضخانه. یا مریضخانه بلدی. بیمارستان شهر
فرهنگ لغت هوشیار
مریض خانه
((~. نِ))
بیمارستان
تصویری از مریض خانه
تصویر مریض خانه
فرهنگ فارسی معین
مریض خانه
بیمارستان
تصویری از مریض خانه
تصویر مریض خانه
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ نَ / نِ)
بیمارستان. مارستان. دارالمرضی. مستشفی. دارالشفاء
لغت نامه دهخدا
تصویری از غریب خانه
تصویر غریب خانه
جایی که غریبان در آن بسر برند خانه غرباء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مربع خانه
تصویر مربع خانه
چارکنجی خانه چهار گوش مکعب. یا مربع خانه نور. کعبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مریض خانه بلدی
تصویر مریض خانه بلدی
بیمارستان شهری
فرهنگ لغت هوشیار
بیمارستان، دارالشفاء، درمانگاه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بریم خنه
فرهنگ گویش مازندرانی